تصویر

مهدی کامجو دوشنبه, 4 شهریور 1387 0 نظر

دارم محبت می کنــــــم!

دستت به دست دیگری از این گذشته کار من اما نمی دانم چرا دارم حسادت می کنــــــــــم گفتی دلم را بعد از این دست کس دیگر دهــم شاید تو با خود گفته ای دارم اطاعت می کنـم رفتم کنار پنجره دیدم تو را با... بگــــذریـــم چیزی ندیدم این چنین دارم رعایت می کنــــم من عاشـــــق چشم توأم تو مبتلای دیگـــــری دارم به تقدیر خودم چندیست عادت می کنـــم تو التماسم می کنی جوری فراموشت کنــــــم با التماس اما تو را به خانه دعوت می کنـــــم گفتی محبت کن برو باشد خداحافظ ولـــــی... رفتم که تو باور کنی دارم محبت می کنــــــم!

اشتراک گذاری -

برچسب -

همه نظرات

مرتب شده بر اساس :