تصویر

مهدی کامجو سه شنبه, 10 اردیبهشت 1387 0 نظر

چشمانم ...

عقربه هاي ساعت رو به مشرق يخ بسته اند. چشمانم سکوت کرده اند. فقط نيمي از بلور مهتاب در آسمان پيداست و نيمي ديگرش را ابرها به اسارت برده‌اند. دلم هواي تپيدن با ستارگان را دارد و چشمانم هواي باريدن با ابرها. در چشمان سبز تو خيره ميشوم و مرغان بازيگوش نگاهت را به لبخندي شادمانه پرواز ميدهم و خود عاشقانه بر ساحل چشمانت مي نشينم. تو پلک بر هم مي‌زني و هر بار فصلي از خاطره هاي سبز من مرور مي‌شود. زمان مي‌وزد و در مسير ثانيه‌ها خاطرات من تبخير مي شون

اشتراک گذاری -

برچسب -

همه نظرات

مرتب شده بر اساس :