مهدی کامجو 1388/06/7 ویرایش
نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد گلویم سوتکی باشد به دس...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1388/06/5 ویرایش
بشر به خوشبختی خیلی زود عادت می کند و چون خیلی زود عادت می کند خیلی زود هم فراموش می کند که خوشبخت است
ادامه مطلبمهدی کامجو 1388/06/5 ویرایش
مانند سایه ناپایداریم و مانند خاک بی مقدار از کجا بدانیم که تا فردا زنده خواهیم ماند
ادامه مطلبمهدی کامجو 1388/06/5 ویرایش
ابلغ شيعتنا أنّه لاينالُ ما عندالله الّا بعمل. به شيعيان ما بگو كه هيچ كس به مواهب و رحمت هاي الهي نمي رسد مگر با عمل.
ادامه مطلبمهدی کامجو 1388/06/5 ویرایش
يا رب مددي كن كه به سامان برسيم چون مزرعه تشنه به باران برسيم يا من برسم به يار يا يار به من يا هر دو بميريم و به پايان برسيم
ادامه مطلبمهدی کامجو 1388/06/4 ویرایش
مرغ مهتاب مي خواند. ابري در اتاقم مي گريد. گل هاي چشم پشيماني مي شكفد. در تابوت پنجره ام پيكر مشرق مي لولد. مغرب جان مي كند، مي ميرد. گياه نارنجي خورش...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1388/06/2 ویرایش
هر کس سوره قدر را قبل از وقت افطار و سحری بخواند، در بین این دو وقت اجر شهیدی را دارد که در میان خون خود بغلتد
ادامه مطلبمهدی کامجو 1388/06/2 ویرایش
إِلَهِي هَبْ لِي قَلْبا يُدْنِيهِ مِنْكَ شَوْقُهُ وَ لِسَانا يُرْفَعُ إِلَيْكَ صِدْقُهُ وَ نَظَرا يُقَرِّبُهُ مِنْكَ حَقُّهُ الهى، قلبى عطايم فرما كه...
ادامه مطلب