مهدی کامجو 1387/05/28 ویرایش
کمربند سلطنت ، نشان نوکری برای سرزمینم است نادرها بسیار آمده اند و باز خواهند آمد اما ایران و ایرانی باید همیشه در بزرگی و سروری باشد این آرزوی همه عم...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/05/28 ویرایش
كوله پشتیاش را برداشت و راه افتاد. رفت كه دنبال خدابگردد؛ و گفت: تا كولهام از خدا پر نشود برنخواهم گشت.نهالی رنجور و كوچك كنار راه ایستاد...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/05/28 ویرایش
یادم باشد سنجاقك های سبز قهر كرده و از اینجا رفته اند باید سنجاقك ها را پیدا كنم... یادم باشد معجزه قاصدكها را باور داشته باشم... یادم باشد گره تنهای...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/05/28 ویرایش
مبارزه هر قدر صعب ، صعود را ادامه بده ، شاید ، قله ، تنها در یك قدمی تو باشد . و بدان ، آنان كه آفتاب را به زندگی دیگران ارزانی می دارند ؛ نمی توا...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/05/27 ویرایش
" سرور " که از کودکی لال بود در سیزده سالگی پدرش دستش را گرفت و نزد سومین سفیر خاص جناب حسین بن روح آورد و از او درخواست کرد که از حضرت مهدی "علیه...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/05/27 ویرایش
تو ای تجلی عصمت ظهور خواهی کرد به جام لاله, شرابا طهورخواهی کرد تو قلب سوته دلان را به هم کنینزدیک به یک اشاره که از راه دور خواهیکرد دلم شکیب ن...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/05/27 ویرایش
هنوزم انتظار و انتظار است * هنوزم دل به سينه بي قرار است هنوزم خواب مي بينم به شب ها * همان مردي که بر اسبي سوار است همان مردي که آيد جمعه روزي * و اي...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/05/27 ویرایش
بيا که آسمان آبي اميد ز مهر تو پر از ستاره مي شود و دشتهاي مهرباني و صفا به شوق تو پر از بنفشه مي شود
ادامه مطلب