مهدی کامجو 1387/03/7 ویرایش
وقتی به دنیا می آییم در گوشمان اذان می گویند و وقتی می میریم برایمان نماز می خوانند به راستی چه کوتاه است زندگی .... فاصله اذان تا نماز
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/03/7 ویرایش
میدونی چرا خدا از همه چیز دو تا بهت داده بجز بینی و دهان و قلب؟ چون می خواسته خودت یه هم نفس، یه هم زبون و یه هم دل واسه خودت پیدا کنی
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/03/7 ویرایش
امواج زندگي را با آغوش باز پذيرا باش حتي اگر گاهي، تو را به قعر دريا ببرد! آن ماهي كه هميشه بر سطح آب مي بينم .... مرده است!!!
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/03/7 ویرایش
خیال کردم یه عمر با من می مونه گمون کردم واسم یه همزبونه، نگفته بود پیه یه عشق دیگست، تا تحقیر بشم و دل بسوزونه، نگفت به فکر فرصتی دوبارست برای دل بری...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/03/6 ویرایش
انجماد قلبها را از خشکسالي چشمها مي توان فهميد، چشمي که گريستن نمي تواند، زيستن نمي داند.
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/03/6 ویرایش
مولا شنيدم در مقام آسمانها ... تنها زمين کربلا را دوست داري ... از اهل بيت و از دلت پيداست بسيار ... آتش گرفتن درخدا را دوست داري ... مولا اگرچه اين ل...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/03/5 ویرایش
ديروز هايم را ورق ميزنم؛ دقيق مي شوم ، در لحظه هايي که بوي تو را دارند ... پنج شنبه ها را براي تو ... جمعه ها را براي خودم گريه مي کنم
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/03/4 ویرایش
خدایا مرا ببخش هوا بارانی بود و خدا از همیشه به من نزدیک تر بود. آهسته در گوشم زمزمه کرد: ای انسان به باران بنگر ببین چگونه خود را عاشقانه فدا می کند...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/03/4 ویرایش
عشق خداوند است و خداوند عشق است خداوند حضور دارد هرجا که عشق هست ...
مهدی کامجو 1387/03/3 ویرایش
خداوندا غرورم را شکستند پل سبز عبورم را شکستند چه بی رحمانه در پاییزغربت دل سنگ صبورم را شکستند
ادامه مطلب