مهدی کامجو 1387/03/1 ویرایش
عشق من تو باش نه براي اينکه در اين دنياي بزرگ تنها نباشم؛ تو باش تا در دنياي بزرگ تنهاييم، تنها ترين باشي ...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/03/1 ویرایش
الا اي چاه، يارم را گرفتند گلم، عمرم، بهارم را گرفتند ميان کوچه ها با ضرب سيلي همه دار و ندارم را گرفتند
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/03/1 ویرایش
چهره گل باغ و صحرا را گلستان می کند ... دیدن مهدی هزاران درد درمان می کند مدعی گوید که با یک گل نمی گردد بهار ... من گلی دارم که عالم را گلستان می کند
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/03/1 ویرایش
گفتم که خدا آب حیاتی بفرست ... طوفان زده ام راه نجاتی بفرست فرمود که با زمزمه یا مهدی ... نذر گل نرگس صلواتی بفرست
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/02/31 ویرایش
افسوس که ناموس خدا را کشتند * محبوبه فرد کبريا را کشتند سادات نوشتند به خوناب جگر * بي جرم و گنه مادر ما را کشتند
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/02/31 ویرایش
" از فاطمه اکتفا به نامش نکنید ** نشناخته توصیف مقامش نکنید هر کس که در او محبت زهرا نیست **علامه اگر هست ، سلامش نکنید زهرا عصاره عصمت است. زهرا، آ...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/02/31 ویرایش
هرگز در میان موجودات مخلوقی كه برای كبوتر شدن آفریده شده كركس نمی شود. این خصلت در میان هیچ یك از مخلوقات نیست جز آدمیان.
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/02/30 ویرایش
سهم من از شب شايد همان ستاره اي باشد که هميشه پنهان است هميشه هميشه هميشه... و يا به قول قاصدک ستاره اي من همان است که پيدا نيست ...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/02/30 ویرایش
کدامين شب از آن شب تيره تر بود؟ ...... که زهرا حائل ديوار و در بود