مهدی کامجو 1387/02/9 ویرایش
آنكه می گوید دوستت دارم دل اندوهگین شبی ست كه مهتابش را می جوید... انکه می گوید دوستت میدارم خونیاگر غمگینیست که اوازش را از دست داداه است
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/02/9 ویرایش
دل من دیر زمانی است كه می پندارد “ دوستی ” نیز گلی است مثل نیلوفر و ناز ساقة تردِ ظریفی دارد بی گمان سنگدل است آنكه روا می دارد جانِ این ساقة نازك را...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/02/8 ویرایش
غربت دیرینه ام را با تو قسمت می کنم ، تا ابد با درد و رنج خویش خلوت می کنم رفتی و با رفتنت کاخ دلم ویرانه شد ، من در این ویرانه ها احساس غربت می کنم
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/02/8 ویرایش
هميشه گريه نشانه ي ضعف نيست! گاهي نشانه ي يك بخشش است - گاهي يك فداكاري - گاهي يك ظلم و گاهي هم نمايانگر عظمت يك ... عشق
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/02/8 ویرایش
عشق امانت با ارزشي ست که هر کسي تو قلبش ميزاره براي همينه که هر وقت بخواي عشقت رو از کسي پس بگيري بايد قلبشو بشکوني
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/02/8 ویرایش
زندگي عشق است افسانه نيست انکه عشق را افريد ديوانه نيست عشق ان نيست که هر لحظه کنارش باشي عشق ان است که پيوسته به يادش باشي
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/02/8 ویرایش
1هميشه 1 است شايد در تمام عمرش نتواند بيش از 1 باشد اما بعضي اوقات مي تواند خيلي باشد 1 نگاه 1 دنيا 1سرنوشت 1 خاطره 1 دوست ...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/02/8 ویرایش
می خواهم زندگیم را با رنگ سیاه بنویسم با خط دل بنگارم و با کلام عشق آغاز کنم که شاید اینبار در این جاده ی تاریک سیاه بتوانم تنها با نور عشق زندگی کنم
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/02/8 ویرایش
در نهان از خدا شرم کنید همچنان که در آشکار از مردم شرم دارید.