مهدی کامجو 1386/12/22 ویرایش
ز آن طشت پر زلخت جگر در مقابلش …….پیدا بود که زهر چه کرده است با دلش …….مظلوم چون علی و به مظلومیش گواه …..آن پاره های دل، که بود در مقابلش …….او حاصل...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1386/12/22 ویرایش
پس از مرگم تو اي زيبا نگارم بيا با جمع ياران بر مزارم سرت خم كن بزن يك بوسه بر خاك كه در زير خاكم چشم انتظارم
ادامه مطلبمهدی کامجو 1386/12/22 ویرایش
به غم کسي اسيرم که ز من خبر ندارد * عجب از محبت من که در او اثر ندارد غلط است اين كه گويند كه به دل ره است دل را * دل من ز غصه خون شد، دل تو خبر ندارد
ادامه مطلبمهدی کامجو 1386/12/22 ویرایش
دل داده ام بر باد ... بر هر چه بادا باد ! مجنون تر از ليلي ... شيرين تر از فرهاد
مهدی کامجو 1386/12/22 ویرایش
تو آن شاهي كه بر ايوان قصرت كبوتر گر نشيند، باز گردد غريبي، خستهجاني آمد از راه بيايد اندرون يا باز گردد؟
ادامه مطلبمهدی کامجو 1386/12/21 ویرایش
در وسعت دل ، خدا تماشایی بود بر لب تپش دعا تماشایی بود آن شب که طلسم درد را گریه شکست کوچیدن لاله ها تماشایی بود
ادامه مطلبمهدی کامجو 1386/12/21 ویرایش
چقدر انتظار زيباست. جمعه ها را به يكديگر گره زدن و چشم به آن سوي افقها دوختن، دل را از غير پاك كردن و نگاهها را به سوهان تقوا صيقل دادن و ان گاه در اي...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1386/12/21 ویرایش
بر حرمت مشعر و مناء و عرفات/ بر منظره وقوف و رمی جمرات/ بر علقمه و شریعه ی سرخ فرات/ بر خاتم انبیاء محمد صلوات
ادامه مطلبمهدی کامجو 1386/12/21 ویرایش
کاش بودي تا دلم تنها نبود تا اسير غصه ي فردا نبود کاش بودي تا براي قلب من زندگي اين گونه بي معنا نبود کاش بودي تا فقط باور کني بعد تو اين زندگي زيبا ن...
ادامه مطلب